در نکوهش مرده پرستی

ساخت وبلاگ
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۲۵ سجاد علیمردانی،‌ به مناسبت چاپ دوم داستان بلند «خط تیره»‌، اثر سعید اسدی، یادداشتی را در اختیار ایبنا قرار داده است. این داستان بلند مبتنی بر سبک «جریان سیال ذهن» نگاشته شده و نویسنده از تکنیک‌های ادبی مدرن برای نوشتن این کتاب استفاده کرده است. خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سجاد علیمردانی: داستان «خط تیره» داستانی دایره‌وار است که نقطه آغاز آن، نقطه پایان آن محسوب می‌شود؛ فلش‌بکی به گذشته شخصیت اصلی داستان، تا خواننده را مجاب به پذیرش پایان آن نماید. این دست داستان‌ها که پایان را از ابتدا پیش روی خواننده آشکار می‌کنند درصدد غافلگیرکردن یا شگفت‌زده نمودن خواننده نیستند، بلکه صراحتاً از ابتدا موضوع را مشخص می‌کنند و خواننده در طی داستان، منتظر فرآیندهایی است تا بتواند با خواندن و تفکر و تعمق در آن، پایان داستان را درک و تحلیل کند؛ اگر چه این داستان خود در پایان خواننده را شگفت‌زده می‌کند و او را تا مدت‌ها به تفکر و تعمق وامی‌دارد. مستوجب این شگفتی نه ابهام یا ایهام‌های موجود در داستان، بلکه هضم و کنار آمدن با موضوعی است که خواننده کمتر و شاید بهتر است بگوییم به ندرت با آن برخورد داشته است. به هر حال نویسنده به انحای مختلف سعی بر آن دارد که دلیل محکمه‌پسندی بر آن ارایه کند هرچند پذیرش این ادله برای خواننده معمولی، نامتعارف و ن در نکوهش مرده پرستی...ادامه مطلب
ما را در سایت در نکوهش مرده پرستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shivan94 بازدید : 83 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 21:19

نیمه شبی در سال 83 من در خوابگاه دانشجویی و تنها بودم که دوستی وارد اتاق شد.دوستی که به کتابخوانی مشهور بود و زیربغلش کتابی به نام بوف کور داشت.وقتی که بوف کور را به من داد آنقدر در مورد ارزش آن مبالغه کرد که من اطمینان داشتم که مهمترین کتاب داستانی تاریخ بشر به دست من رسیده و من این شانس را دارم که آن را مطالعه کنم.اما آن دوست حرف مهم دیگری زد که من تا به امروز از صدها هموطن دیگر عین همان جمله را شنیدم.او گفت:ما هم اگر درک و فهممون مثل هدایت زیاد بشه باید خودکشی کنیم! هدایت که پیشوای فکری اش ژان پل سارتر بود و خودش بارها گفت دچار مشکلات روحی روانیست در چهل وهشت سالگی خودش را از بین برد.اما واقعا هر انسانی که درکش زیادشود باید خودکشی کند؟! ما هزاران فیلسوف و ادیب را می شناسیم  از جمله خود ژان پل سارتر که در کتابهایش به خودکشی اشارات زیادی کرده خودکشی نکردند. این باور کاملا غلط و اشتباه میان کتابخوانها و" اسنوبهای" ما جا افتاده! اگر انسان دچار زجر بی پایان جسمی یا روحی باشد اگر در شرایطی مانند آدولف هیتلر قرار بگیرد می تواند روی این قضیه فکر کند.اما نه اینکه شرایط خوبی داشته باشد و فقط به دلیل این باور احمقانه به زندگیش پایان دهد. اگر در کشوری زندگی می کردیم که حساب و کتاب داشت نخبگان و روشنفکرانش سمیناری برگزار می کردند و به این باور اشتباه می پرداختند.اما افسوس.برچسب‌ها: سعید اسدی در نکوهش مرده پرستی...ادامه مطلب
ما را در سایت در نکوهش مرده پرستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shivan94 بازدید : 79 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 21:19

جامعه ایران بعد از نزدیک به ۴۰ سال سیطره انقلاب و گسیخته شدن انواع سلسله مراتب اجتماعی و اتوریته‌های علمی به جایی رسیده که کمتر کسی حرف کسی دیگر را گوش می‌کند و همه می‌خواهند خودشان حرف خود را بزنند. از مجموع تحولاتی که در این ده پانزده ساله اتفاق افتاده و بخش بزرگی از آن را نخست وبلاگ‌ها و سپس شبکه‌های اجتماعی ثبت کرده‌اند می‌توان به این نتیجه رسید که جامعه ایران گرایش روشنی به نفی اتوریته‌ها پیدا کرده است و رسیدن به توافق و اجماع بسیار دشوار شده است. این از یک طرف خوب است چون جامعه خود را در جایی می‌بیند که باید همه اتوریته‌ها و احکام قبلی را بازنگری کند و از طرف دیگر در یک دوره آشوب نظر‌ها وارد شده است که هر چیزی می‌تواند درست باشد! و البته هر حکمی هم می‌تواند غلط پنداشته شود.اتوریته‌های مزاحم یکی از مسائل مهم و روزمره از این منظر بحث زبان است. این بحث هر از گاهی داغ می‌شود و دوباره به سایه می‌رود اما مسائلی که طرح می‌کند حل نمی‌کند. به همین دلیل وقتی هفته پیش (۲۰ آوریل) ویدئویی از مونا چلبی خبرنگار گاردین منتشر شد که در آن به اسنوب‌های زبانی حمله شده بود دوباره بسیاری از مسائل طرح و تکرار شد بدون اینکه پاسخ روشنی پیدا کند. اما برای سلامت فکری و اجتماعی ضمن آشوب بر کلیشه‌ها و اتوریته‌های مزاحم لازم است که بتوانیم به توافق‌های تازه‌ای برسیم و مشترکات خود را هم پیدا کنیم و گرنه در در نکوهش مرده پرستی...ادامه مطلب
ما را در سایت در نکوهش مرده پرستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shivan94 بازدید : 93 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 21:19

من نمی دانم این تصویر که یک داستان نویس فقط باید از کتاب و جملات قصار در شبکه اجتماعی بگذارد از کجا آمده؟ یادم هست در آبان ماه سال 87 که چند کتاب از داستایفسکی تمام کتاب های چخوف کافکا آلبرکامو تمام ادبیات فرانسه تا ان زمان و کتاب های ژان پل سارتر و نیچه را تمام کرده بودم وقتی در خیابان قدم می زدم دچار غرور کاذب سنگینی بودم که زمان برد تا آن را مغلوب کنم.تابستان سال 88 کتابهای مرتبط با "پست مدرن " و اسنوبیسم را هم به آخر رساندم.تنها برای دانستن و فهمیدن.برایم مهم بود که آیا من دچار اسنوبیسم هستم؟(که البته تا حدود زیادی بودم.)امروز شاید ده برابر بیشتر نسبت به آن زمان کتاب خواندم.اما به ندرت امکان دارد که از کلماتی مانند اگزیستانسیال استفاده کنم.بارها پیش آمده که مرد مسن کم سوادی خواسته با من بحث کند من هم سعی کردم با ادبیات او با خودش با ارایه استدلال صحبت کنم..به چه درد کسی می خورد که من بگویم در روانکاوی یا تاریخ پیش و پس از اسلام سالها مطالعه منظم داشتم؟مثلا چند کلمه مثل ژک لکان ناخودآگاه ژوییسانس و ابژه استفاده کنم که چه بشود؟بگویم خیلی می فهمم؟اصلا دانش ارزشی هم دارد؟به جز اینکه خودم را بشناسم؟ مطالعات به هم ریخته من از صنایع نظامی بگیرید تا تاریخ ادیان تا پزشکی گیاهی  را دربرمی گیرد.اما از این وضعیت ناراضی نیستم و برعکس گذشته که تلاش داشتم خودم را روی یک شاخه نگاه دارم حالا ذه در نکوهش مرده پرستی...ادامه مطلب
ما را در سایت در نکوهش مرده پرستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shivan94 بازدید : 76 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 21:19

لابد شما هم زیاد شنیده اید که برخی از هنرمندان در مصاحبه ها کلمه ای به نام "اگزیستانسیالیزم " را به کار میبرند و آنقدر این کلمه را لوس کرده اند که برخی مانند من به آن حساسیت پیدا کرده و تا حد امکان سعی می کنم از آن استفاده نکنم.این که ژان پل سارتر این مکتب سختگیر را ارایه کرد و در آن مکتب مجموعه ای از فلاسفه تا هنرمندان را گنجاند را هم با یک تحقیق ساده متوجه خواهید شد. این مکتب سخت گیر در مورد هنر می گوید : اگر هنر برخواسته از عمق وجود فرد باشد هنر است در غیر اینصورت وقت تلف کردن است.از برای مثال داستان نویسی که از عمق وجودش دردهای درونی خودش  را در اثر هنری انعکاس دهد یک نویسنده است در غیر اینصورت وقت تلف کرده! اگزیستانسیالیزم می گوید ادبیات برای ادبیات یعنی پرگویی!!(البته خلاصه کردم.) استفاده از کلمه " اگزیستانسیال " در مصاحبه ها کاری است بسیار آسان و بکار گرفتن آن کاری است بی نهایت سخت و پیچیده. داستان در تمام جهان تعریفی دارد.سبک های ادبی هم همه مشخصند.اما می تواند درون مرزهای ایران تعریفی دیگر داشته باشد؟!مثلا تمام هفت میلیارد نفر در کره زمین بگویند دو به علاوه دو میشود چهار.اما ما در ایران بگوییم دو به علاوه دو میشود پنج.با این بهانه که ما ریاضیات ملی داریم؟ اما یک امکان وجود دارد.شخص یا افرادی که هیچ استعدادی در نوشتن داستان ندارند تلاش کنند مفاهیم زیبایی را عوض کنند تا آثار در نکوهش مرده پرستی...ادامه مطلب
ما را در سایت در نکوهش مرده پرستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shivan94 بازدید : 85 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 21:19

نمی دانم چرا نویسنده های پیشکسوتی که در کشورهای غربی هستند صمیمی منطقی و انتقاد پذیر هستند(.شاید به خاطر سالها قرار گرفتن در یک کشور دموکراتیک است.)آنقدر با شخصیت و متین برخورد می کنند که حتی اگر با نظراتشان مخالف باشم هم از مصاحبت آنها لذت میبرم .در عوض اکثر نویسنده های وطنی پیشکسوت( نه همه آنها) را هاله ای از غرور تکبر و نگاه بالا به پایین احاطه کرده(شاید بقایای سیستم ارباب رعیتی روستایی روزگار قدیم هنوز در وجودشان باقی مانده.)من یک نقدی به کل یک سیستم که به نظرم درست است می نویسم و در اختیار یک خبرگزاری قرار می دهم. نباید اسم ببرم چون از کل سیستم صحبت می کنم و نه فرد.ولی آقایی که با یک خبرگزاری مرتبط با کتاب(( ایبنا)) مصاحبه کرده بارها به من اشاره کرده اما شهامت اسم بردن از من ندارد کارش غیر حرفه ای و تخریب ناشیانه است.دوستانم چند روز پیش خبر دادند.یک خبرگزاری حکومتی مرتبط با کتاب بیست و نه آبان مصاحبه ای با یک آقای به اصطلاح پیشکسوت انجام داده و انواع تهمتها و دشنامها را به من حواله کرده.. اشارات کاملا دقیقی کرده که نمی تواند تصادفی باشد.آنهم در شرایطی که من امکان پاسخگویی ندارم! از اول تا آخر مصاحبه یک سطر در میان به من تهمتهای ناروایی می زند که فقط به خودش می چسبد .آنهم شخصی که من به عمرم ندیده ام .طوری صحبت می کند که گویی من را بیست سالی است می شناسد و انگار کلمه به کلمه کتا در نکوهش مرده پرستی...ادامه مطلب
ما را در سایت در نکوهش مرده پرستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shivan94 بازدید : 81 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 21:19

اولین بار/ آخرین بار که آقای محمد حسینی را نیمه تابستان 95 در نشر ثالث دیدم بسیار رسمی بعد از احوالپرسی مختصر و تقدیم یک جلد کتاب "شیون" سر صحبت را در مورد اصل مطلب باز کردم. به او گقتم تا زمانی که یک صنف نداشته باشیم که از حقوق نویسندگان حمایت کند هیچ چی نمی شویم.به او گفتم برای این راه انداختن یک صنف یا اتحادیه با چند نفری صحبت کردم .حتی با مدیر یک کانون فرهنگی هم همکاری کردم که بعد از چند ماه وقت گذاشتن بیهوده با آنها قطع ارتباط کردم. آقای حسینی هم گفت:خب ما هم به فکرش بودیم ولی چطوری ؟ نویسنده ها با نشرها کار میکنند...برای ایشان توضیح دادم هر نویسنده ای که با نشرها و وزارت ارشاد همکاری کند نباید بتواند وارد این صنف یا گروه شود((شاید برخی از مولفین که نشر دارند ناراحت شوند ولی در دراز مدت به نفع خودشان خواهد بود.))اما ممیزی و سانسور نباید سلیقه ای باشد.اگر نویسنده ای به سانسور ناعادلانه اعتراض داشته باشد بتواند به دادگاه یا این صنف مراجعه کند و اگر حق با او بود سانسور کتابش برداشته شود یا محدود شود((سانسور قانونمند به جای سلیقه ای))نکته مهم دیگر قرارداد مولفین بود که باید به شکل یک پروتوکول((مثل قراداد بنگاههای مسکن)) دربیاید تا نشرها نتوانند به مولفین قرارداد آبکی تحمیل کنند. به ایشان گفتم شما روابط بهتری نسیت به من دارید شما این کار را انجام دهید.گفتم :اصلا مهم نیست چه کسی این در نکوهش مرده پرستی...ادامه مطلب
ما را در سایت در نکوهش مرده پرستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shivan94 بازدید : 85 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 21:19

زنها ژنی دارند به نام "ژن خیانت" این خیانت با خیانت کردن مردانه فرق دارد یعنی زمانی خیانت می کنند که هم از نظر عاطفی و هم مالی با همسرشان در اوج تفاهم به سر میبرند فمنیست ها هم آن را تایید می کنند و طبق معمول می گویند زن خوب می کند که خیانت می کند!مردهای ساده دل که فکر می کنند اگر یک بچه هم به دنیا بیاورند دیگر تمام است دیگر لازم نیست حواسشان به زنشان باشد به خاطر بچه هم که شده زن پابند این رابطه می ماند ولی افسوس !چقدر زیاد شده اند طلاق زوجهای تک فرزند!هرکس را که میبینم تا دیروز زندگیشان رشک برانگیز بود طلاق! می پرسی: با هم اختلاف داشتید؟ می گوید: نه! ول کرد رفت و بعد ما دیگر حرفی نمیزنیم یا می خواهیم حرف را عوض کنیم عده ای ساده دل تر فکر می کنند اگر زیاد محبت کنند دیگر حل است به قدرشناسی آن محبتها هم که شده می ماند ولی وقتی ژن خیانت زیادی قوی باشد محبت زیادی تاثیر معکوس می دهد به هرحال خلقت زنان است برخی ژن خیانتشان زیاد و برخی کم است!تا حدودی هم از نکات منفی زندگی مدرن است ! از طرفی خیانت هم مد شده تنها حرفی هم که هم می شود به این دوستان زد این است که زودتر برگردید به زندگیهمینپ ن : فاحشه مرد هم کم نداریم اما این پست اختصاصی راجع به ژن خیانت در زنان بود در نکوهش مرده پرستی...ادامه مطلب
ما را در سایت در نکوهش مرده پرستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shivan94 بازدید : 98 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 21:19

صادق هدایت که به اقوام و دوستان خود گفته بود به فرانسه می‌رود تا در آنجا با ترجمه کتاب‌هایش و فروش آنها بتواند از حق تالیف کتابها زندگی شرافتمندانه‌ای داشته باشد (در فرانسه پیش از خودکشی به یکی از دوستانش گفته بود ناشر من از حق من دزدی می‌کند) و در نهایت سفر این نویسنده مشهور برای ساختن زندگی از پول حق تالیف نویسندگی بی‌بازگشت شد. نویسنده سرشناس دیگر که علیرغم انتشار صدهاهزار جلد از کتابش نتوانست از هزینه یک پیوند کبد بربیاید و این مولف مشهور به دلیل فقر ناشی از تضییع حقوق او توسط ناشران جانش گرفته شد. می‌توان دهها مورد دیگر از این مثال‌ها زد که مولفی سرشناس و مشهور علیرغم فروش بالای کتابش هیچ بهره‌ای از آن نبرده و تنها برنده این شهرت و کار فرهنگی ناشرانی بوده‌اند که از قدیم‌الایام هر گاه با آنها هم صحبت شوید به شما می گویند وضع‌شان آنقدر خراب است که پول پرداخت قبض آب و برق را هم ندارند و تا جایی تظاهر می‌کنند که ممکن است اشک در چشمانتان حلقه بزند. ولی اطلاعاتی دقیق و مستندی موجود است که نشان می‌دهد این سرمایه‌داران متظاهر نه تنها وضعشان بد نیست بلکه با پول اضافی که ناشی از عدم پرداخت حق کپی‌رایت به مولفان خارجی و پرداخت نکردن همان درصد بسیار ناچیز به نویسندگان درمانده وطنی است در ساخت‌و‌ساز و برج‌سازی پیشرفت خوبی داشته‌‌اند. یکی از این ناشران به اصطلاح معتبر تنها برای اجاره یکی در نکوهش مرده پرستی...ادامه مطلب
ما را در سایت در نکوهش مرده پرستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shivan94 بازدید : 95 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 21:19

زمانی داستان بنویس که مفهومی برای خودت قابل فهم است ولی برای دیگران قابل توضیح نیست.(( تولستوی)) ادبیات و داستان نویسی تنها برای ادبیات یعنی حرف اضافه و پرگویی سال 94 بعد از سالها این مجموعه داستان را چاپ کردم...داخلش داستانهایی با فضای ابزرد و سورءا در نکوهش مرده پرستی...ادامه مطلب
ما را در سایت در نکوهش مرده پرستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shivan94 بازدید : 98 تاريخ : چهارشنبه 17 آبان 1396 ساعت: 16:16